محمد رجایی از
خاطرات شهید محمدعلی رجایی (دومین رئیس جمهور ایران) می گوید: یک بار که ایشان همراه با محافظانشان به منزل آمدند، یکی از محافظان سریعتر از ماشین پیاده شد و در ماشین را برای ایشان باز کرد تا عمو پیاده شود. اما ایشان پیاده نشد و در ماشین را بست.
بعد از چند لحظه مکث، خودش در را باز کرد و پیاده شد. بعد با ناراحتی به محافظ نگاه کرد و گفت من خودم در را باز می کنم. شما چرا این کار را می کنید.
منبع: کتاب بادیه فروش (برگ هایی از زندگی
شهید محمدعلی رجایی)